چنانچه که میدانیم برقراری ارتباط و انتقال دانش دو حوزه اصلی و کاربردی ترجمه محسوب میشوند. در زمینه انتقال دانش جدای از حوزه نشر و رسانه، دانشگاه نیز بشکل گستردهای با ترجمه سرو کار داشته و بدان نیازمند است. از اینرو بخش قابل توجهی از حوزه ترجمه به ترجمههایی که اصطلاحاً آن را ترجمه دانشجویی نامیدهاند اختصاص یافته است. میتوان گفت تقریباً همه مترجمان، کار ترجمه را با انجام ترجمههای دانشجویی آغاز میکنند و جز عده اندکی که بخت یارشان بوده و جذب شرکت یا سازمان بزرگی شدهاند، بقیه مترجمین کم و بیش سر و کارشان به ترجمههای دانشجویی میافتد و بیشتر از سر ناچاری چنین ترجمههایی را میپذیرند. اما این مدل ترجمه دانشجویی چیست و اصلاً چرا به وجود آمده است؟ ریشهاش کجاست و چه مسایلی حول آن وجود دارد؟ در این مقاله نگاهی ویژه به ترجمه دانشجویی و تبعات آن در حوزه ترجمه و حرفه مترجمی خواهیم داشت.
در نگاه اول کندوکاو در ترجمههای دانشجویی و برخورد نقادانه با آن خصوصا از سوی یک مترجم بیمورد و چه بسا اشتباه به نظر برسد. ممکن است مترجمان بسیاری مخالف چنین پرداختی به این مسأله باشند چراکه هرچه باشد یکی از منابع درآمد مترجمان محسوب میشود. اما اگر دقیق شویم و پیامدهای آن را دنبال کنیم، خواهیم دید آنچه که ترجمه دانشجویی نامیده میشود از جهات مختلف نه تنها به حوزه ترجمه و حرفه مترجمی بلکه به انتقال دانش و دانشجویان ما نیز لطمات بسیاری زده است.
در بیشتر موارد ماجرای ترجمه دانشجویی از اینجا آغاز میشود که استادی برای پروژه یک درس، کار کلاسی یا نمره میان ترم، به دانشجویانشترجمه – تقریبا ده صفحه – از کتاب یا مقالهای را پیشنهاد میکند. بیشتر دانشجویان نیز که از عهده ترجمه متن برنمیآیند – حتی آنانی که دانش زبانی خوبی دارند کار برگردانی و ترجمه را سخت یافته و زمان مورد نیاز برای انجام آن را ندارند – به سراغ دارالترجمه ها، موسسات زبان، دفاتر خدمات ترجمه یا حتی کافینتها رفته یا خود مترجمی را مییابند تا در ازای مبلغی، ترجمه متن را برایشان انجام بدهد. میتوان گفت کمتر از یک درصدترجمههای دانشجویی توسط خود دانشجویان انجام میشود. این موضوع را همه و خصوصا استادان دانشگاه میدانند و مسئلهای نیست که کسی آنرا انکار کند. یعنی به عبارت دیگر در دانشگاههای ما به روشنی – البته نه بطور مستقیم در این مورد – با پول نمره خریداری میشود. این اساسیترین مشکل به اصطلاح ترجمههای دانشجویی است. دانشجو بدون کوچکترین زحمتی متن ترجمه شده را به ازای مبلغی در حدود سی تا پنجاه هزار تومن از مترجمی گرفته و به دست استادش میرساند و نمره مورد نظر آن را دریافت میکند. متأسفانه نه تنها پروژههای ترجمه بلکه تقریباً تمامی پروژههای دوره دانشجویی، از پاورپوینت گرفته تا پایان نامه را میتوان به دکانهایی که انجام چنین کارهایی را به در و دیوار خود زدهاند سپرد و در ازای مبلغی خیال خود را از انجام آنان راحت کرد. متاسفانه امروزه در کشور ما دیگر دانش کسب نمیشود، بلکه خرید و فروش میشود. حال اینکه چرا چنین مسئلهای نه بصورت پنهانی بلکه کاملا آشکارا و حتی قانونی در کشور ما انجام میگیرد، موضوعی است که باید مسئولین مربوطه پاسخگوی آن باشند.
از زاویه دیگری اگر به موضوع نگاه کنیم به این سؤال بسیار مهم میرسیم که چرا استادان دانشگاه به دانشجویان خود که نه درسشانترجمه است و نه سررشتهای در ترجمه دارند، پروژه ترجمه میدهند. با پیگیری موضوع درمییابیم که بیشتر این ترجمهها برای استادان دانشگاهی منافع شخصی و آکادمیک دربردارد: مقالاتی را که مرتبط با مدرک دکترایشان است یا اینکه جزو منابع مقاله یا کتابی است که در دست تهیه دارند یا اینکه صرفاً مطلبی چشمشان را گرفته و بد نمیبینند آنرا بخوانند، برای ترجمه به دانشجویان خود میسپارند. هرازگاهی هم به فکر چاپ کتابی به نام خود بعنوان مترجم یا مؤلف میافتند و برای انجام آن کتاب را (بصورت مساوی و عادلانه البته) بین دانشجویان خود تقسیم میکنند تا ترجمه آن را در ازای نمره برایشان بیاورند. استادانی نیز که جزو هیئت علمی دانشگاهاند یا قصد عضویت در چنین هیئتهایی را دارند، با ارائه ترجمههایی که خود نقشی در آن نداشته و هزینهاش نیز بر گردن دانشجویانشان است، برای خود امتیاز کسب میکنند. در نتیجه در ترجمه دانشجویی، دانشی منتقل نمیشود، دانشجو مطلبی یاد نگرفته و نفعی نمیبرد. این دومین مشکل قابل توجه در مسئله ترجمههای دانشجویی است.
منبع : زیر پوست ترجمههای دانشجویی