ترجمه متون ادبی به معنای نمادگرایی جوشش درونی احساس خود و دیگران، به گونه ای که زیبایی شناختی محتوا رعایت شود است. زیبا بودن ترجمه متون ادبی به داشتن طبع ظریف و درک عمیق نویسنده اصلی بستگی دارد. یک مترجم باید از همه لحاظ فرهنگی، اجتماعی و احساسی در زبان مبدا و مقصد غنی باشد تا تاثیر لازم را به خواننده برساند. صنعت و هنر ترجمه یا برگردان کار درک و تفسیر موضوعات، معانی، و مفاهیم پدیدآمده در یک زبان (زبان مبدأ)، و سپس انتقال، معادلیابی، و بازسازی آنها در زبانی دیگر (زبان مقصد) را بر عهده میگیرد.مترجمان کمتجربه در این فنّ ظریف، ممکن است براین باور باشند که در زبان و ترجمه، درست همانند علمی دقیق، میتوان هر واژه و مفهومی را هم به طور دقیق تعریف و درک کرد، و هم آنها را به شیوهای شفاف با پیوندهای متقابل و کاملاً ثابت، از دو حوزهٔ زبانی متفاوت به هم اتصال داد. بیشتر این پیچیدگیها به طبیعت و نقش بیهمانند زبان در تمامی تجربهها و فرایندهای حیات انسانی چه در سطوح فردی و شخصیتی، و چه در ترازهای اجتماعی و فرهنگی باز میگردد. کت فورد ترجمه را چنین تعریف کردهاست: جایگزینی مواد متنی یک زبان با مواد متنی برابر، در زبان دیگر.گاهی شنیده می شود که ترجمه دشوارترین کار است. این ادعا اگر همه عوامل ترجمه را در نظر بگیریم امکان پذیر است. یک مترجم نه تنها باید مهارت کافی در زبان مقصد داشته باشد بلکه باید درک کاملی از زمینه تحت پوشش متن اصلی داشته باشد. به طور کلی موفقیت ترجمه متون ادبی به هدفی بستگی دارد که انجام شده است. ترجمه مقاله علمی نیازی به زیبایی شناسی ندارد اما در متون ادبی روح ادبیات نهفته است. متن ادبی ترجمه احساسات است؛ احساسات و جوشش درونی نویسنده. مهمترین نکته در ترجمه متون ادبی، این است که بگذاریم معنی کلمه را انتخاب کند نه عکس آن. گرفتن روح ادبیات کار هر کسی نیست. هر مترجم متون ادبی باید در رمز گشایی این روح توانا باشد. اگر مترجم در رمز گشایی موفق باشد و راهش را پیدا کند، حتی می تواند از صاحب اثر رساتر فریاد بکشد.
منبع : ترجمه متون ادبی